حدود ۳۰ جلسه آموزش و پرورشی که طی ۹ ماه، مسعود پزشکیان، شخصاً در آن حضور داشته، باعث خرسندی است، چراکه نشان از توجه و دغدغهمندی دولت و رئیس آن، در خصوص مسائل آموزشی دارد و مهمتر از آنکه انتقادات ریز و درشت اصحاب رسانه در این حوزه پاسخ داده میشود. این جوابیهها اگرچه همیشه، پاسخهای قانعکنندهای به انتقادات نداده، اما همین که دولت به شنیدن و پاسخگویی به نقدها، اهمیت میدهد، میتواند در بلندمدت تأثیر مثبتی داشته باشد.
آموزش و پرورش، صرفاً یک وزارتخانه نیست، بلکه ستون اصلی جامعهای است که میخواهیم در آینده ببینیم. نسلی که در این کلاسها پرورش مییابد، جهان فردا را میسازد و هر تصمیمی که امروز گرفته شود، مستقیم بر زندگیشان تأثیر میگذارد، بنابراین برگزاری جلسات پر تعداد از سوی رئیس دولت، زمانی میتواند تأثیرگذار شود که صرفاً برای آمارسازی نباشد. شاید جلسات اول، دوم و سوم نشود معجزه کرد، اما بعد از سپری شدن تعداد بالای جلسات، انتظار میرود شاهد تأثیرگذاری آنها نیز باشیم. اینکه به مرور زمان تغییراتی را در مدارس، در کلاسهای درس و در شیوههای آموزشی ببینیم.
دولت چهاردهم تأکید کرده که اصلاح نظام تعلیم و تربیت و برقراری عدالت آموزشی از اولویتهای اصلی آن است. رئیسجمهور در جلسات شورای عالی آموزش و پرورش تصریح کرده که روشهای سنتی تدریس دیگر پاسخگو نیستند و باید با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی، کیفیت آموزش را ارتقا داد. این یعنی دولت به دنبال تغییرات ساختاری در نظام آموزشی است، اما موفقیت این تغییرات به نحوه اجرای آنها بستگی دارد.
اینها از جمله مواردی بوده و هست که نبودشان را نقد کردیم و ضرورت بودنشان را مطالبه و حالا دولت نشان داده که این انتقادات را میبیند. این یعنی راهی برای تأثیرگذاری باز شده، یعنی گفتوگو بین رسانه و سیاستگذاران در جریان است، یعنی امید به اصلاحات واقعی زنده است، اما این امید، تنها زمانی به ثمر مینشیند که نگاه مثبت به آموزش و پرورش و اولویت دادن به آن تداوم داشته باشد، چراکه کار نیکو کردن از پر کردن است؛ اصلاحات واقعی در این حوزه، نیازمند پیگیری مستمر و تعهدی پایدار است.
هرچند آینده کشور به سیاست، اقتصاد و فناوری گره خوردهاست، اما بدون شک هیچیک از اینها بدون آموزش و پرورش قدرتمند، پایدار نیستند. آموزش، نهتنها زیربنای توسعه، بلکه قلب تپنده جامعهای است که میخواهد پیشرفت کند.
وقتی یک کودک با کنجکاوی، کتابی در دست دارد و رؤیای آیندهای روشن را در ذهنش میپروراند. بدون شک این آینده، قرار است از کلاسهای درس، از معلمان دلسوز و از سیاستهای آموزشی مدبرانه شکل بگیرد، اما اگر این زیرساختها متزلزل باشند، اگر توجه کافی به آموزش نشود، آن رؤیاها یک به یک بر باد میرود و به حقیقت تبدیل نمیشوند. هر کشوری که به توسعه پایدار میاندیشد، پیش از هر چیز باید بر تربیت نسلهای آینده سرمایهگذاری کند و این سرمایهگذاری، بیتردید از آموزش و پرورش آغاز میشود. آموزش و پرورشی که نهتنها یک ضرورت، بلکه یک مسئولیت دائمی است و این مسئولیت بر دوش سیاستگذاران، رسانهها و تکتک ما قرار دارد. به همین دلیل، مطالبهگری نباید لحظهای متوقف شود، چراکه آینده یک نسل، به تصمیماتی گره خوردهاست که امروز گرفته میشوند.
ما نیز به مطالبهگریها ادامه میدهیم. آموزش و پرورش، آینده فرزندانمان است و مدرسه، نخستینقدم برای ساختن جامعهای آگاه و آزاد. پرواضح است که هیچچیز به اندازه سرمایهگذاری بر آموزش و پرورش، نمیتواند آینده یک ملت را تضمین کند؛ آیندهای که در گروی تصمیماتی است که امروز میگیریم، اما آیا آمادهایم که مسئولیت این آینده را به درستی به دوش بکشیم؟ بدون شک آینده ساخته نمیشود، بلکه امروز انتخاب میشود و این انتخاب، وظیفهای بر دوش همه ماست.